دانلود کتاب علمی تخیلی

معرفی سایت های دانلود کتاب علمی تخیلی

دانلود کتاب علمی تخیلی

معرفی سایت های دانلود کتاب علمی تخیلی

نوشتن "جولیت یک نفس می کشد" یادآور گابی ریورا برای "دوباره عاشق جهان شد

Juliet Takes A Breath کتابی است که همیشه شما را در زمان مناسب پیدا می کند. رمان اولین جوان بزرگسالان گبی ریورا داستانی خیره‌کننده در مورد سن نوجوان جولیت میلاگورس پالانته است که به تازگی در آستانه سفر متقاطع خود به پورتلند ، اورگان برای کارآموزی با والدین محافظه‌کار پورتوریکا خود آمده است. نویسنده تحسین شده فمینیستی ، هارلو بریزبن. در طول یک تابستان ، جولیت می تواند چیزهای زیادی راجع به فمینیسم ، نژادپرستی ، ملکی بودن و عشق بفهمد - عشق رمانتیک ، عشق به خانواده ، عشق به جامعه و عشق به خود.


گبی ریورا در مصاحبه زیر به "بوستل" می گوید: "نوشتن جولیت به من یادآوری می کند که دوباره عاشق جهان باشم ، همه در مورد یک کتاب صحبت کنم و بگذارم عاشق انسانهای آرام باشم ، که فمینیسم می تواند نرم و آزاد باشد." "مانند ، چه هدیه ای ، می دانید؟"


این کتاب که ابتدا در سال 2016 توسط Riverdale Avenue Books منتشر شد ، اکنون توسط Penguin Random House در یک گالینگور زرد پر جنب و جوش در جهان دوباره معرفی شده است. در سال 2017 ، من جولیت تاک A Breath را به عنوان انتخاب افتتاحیه باشگاه کتاب زنان آمریکایی (اکنون ، باشگاه کتاب بوستل) نامگذاری کردم) ، از آنجا که می دانستم روایت پرشور و دلپذیر جولیت ، آن را به خوانندگان مورد علاقه فوری تبدیل می کند. من درست می گفتم ، و بسیاری از سطرهای این کتاب بر روی قلب من حک شده است: "شما با افرادی دیدار خواهید کرد که عاشق آنها هستید که دائماً دوست دارند. شما یاد می گیرید که چگونه از گل رزهای جنگلی علفهای هرز را جدا کنید. شما می دانید چه گروه هایی از مردم باید از آنها دور بمانند زیرا آنها فضایی امن برای قلب شما نیستند. شما یاد خواهید گرفت که چه موقع باید خطای انسانی را ببخشید و چه موقع باید بی روح را از روح خود پاک کنید. "


اگرچه هر خواننده ای با روحیه ژولیت و قلب بزرگ و زیبا روبرو خواهد شد ، اما این کتابی است که برای مخاطبان خاص نوشته شده است: بچه های عجیب و غریب رنگ.


ریورا به بوستل می گوید: "من این کتاب را برای همه بچه های عجیب و غریب رنگ و به ویژه بچه های چاق و پرچم پورتوریکایی نوشتم ، زیرا آنها مستحق تمام عشق ، محافظت ، احترام و شادی تند و زننده در تمام دنیا هستند."


در مصاحبه ، نویسنده گبی ریورا درمورد فمینیسم ، عشق کوئین و بتهای خلاقانه با من صحبت می کند:




بوستل: این کتاب در ابتدا در سال 2016 منتشر شد. چگونه احساس می کرد فرصتی دیگر به جولیت برای پیدا کردن مخاطبانش می دهد؟


گبی ریورا: وحشی است. من این کتاب را در آپارتمان زیرزمین مادر نوشتم. مطمئن نبودم که چه کسی اتفاق می افتد ، اگر کسی تا به حال آن را بخواند. تمام چیزی که می دانستم این بود که باید تمام کنم. و به او نگاه کنید - جولیت بال دارد. او از هر چیزی که حتی تصورش را می کردم بالا رفته است و فراتر از این است که این بخشی از آن است.


من با جولیت ، هارلو ، ماکسین ، آوا ، مادر جولیت ، ماریانا و کیرا ، داغترین کتابخانه سوار بر موتور سیکلت برای قسمت های بهتر یک دهه ، نشسته ام. و وقتی زمان آن بود که نگاهی دیگر به کتاب بیندازم و ویرایش های جدیدی انجام دهم ، اصلاً نمی خواستم خیلی تغییر دهم. مثل اینکه ناقص باشد کتاب درست است. شخصیت ها همیشه ناقص هستند. مثل اینکه من نمی خواهم با آنچه در مورد کتاب واقعی است ، آشفتگی کنید: صدای جولیت ، سؤالات او ، گزینه های او.


پالانته - نام خانوادگی جولیت - در فرهنگ پورتوریکو یک کلمه است ، فریاد تکان دهنده: Pa'lante. چرا آن را به عنوان نام جولیت انتخاب کردید؟


پالانته ژولیت را انتخاب کرد. همانطور که در مورد نام او در خواب دیدم ، با Pa'lante همیشه به عنوان نام خانوادگی. این کلمه دقیقاً همانطور است که شما فریاد اعتراضی را بیان کردید و من می خواستم همه دنیا در اطراف جولیت تجمع کنند.


همچنین Pa'lante نام خانوادگی نیست ، بنابراین من می دانستم که این یک چیز فوق العاده برای ژولیت به عنوان یک شخصیت است ، می دانید؟ چطور می توانید آن نام را فراموش کنید؟ جولیت Milagros Palante.


این رمان چنین آغازگر شگفت انگیز فمینیستی است. آیا هدفمند ساختن آن متنوع ، نه تنها از نظر فرهنگ و نژاد بلکه از نظر اندازه بدن و جنسیت آن بود؟ در هنگام نوشتن جولیت در مورد فمینیسم خود چه چیزی آموختید؟


من در برنز شمالی بزرگ شدم. محله من بسیار متنوع بود. پورتوریکان ، جامیانی ها ، کره ای ها ، ایتالیایی ها ، دومینیکن ها ، مردمی از سرخپوستان غربی مانند محله من همه را داشتند . و انواع بدن در اطراف من وجود داشت. و من هیچ وقت نمی دانستم که چرا رسانه ها اینقدر دختران لاغر سفید پوست وسواس داشتند. مثل آب میوه کجاست؟ ضخیم؟ انرژی زیبا و زیبا ، نگرش؟ مثل من به دختران رنگی از برونکس هدیه کنید. داستانهایی را به من بدهید که آنها در آنجا می روند ماجراجویی می کنند ، جهان را می گیرند و عاشق یکدیگر می شوند.


در Juliet Takes A Breath ، بسیاری از این عشق و گزاف گویی از همین جا آمده است. جولیت همیشه عاشق خودش بود و کمی خودآگاه اما عمدتاً عاشق.


نوشتن جولیت به من یادآوری می کند که دوباره عاشق جهان باشم ، همه در مورد یک کتاب صحبت کنم و به خودم اجازه دهم با انسانهای آرام عاشق شوم ، که فمینیسم می تواند نرم و رایگان باشد. مانند ، چه هدیه ای ، می دانید؟


این کتاب در مراحل مختلف فرایند یادگیری فمینیستی افراد زیادی را به خود اختصاص می دهد. البته جولیت با سفری در فمینیسم خودش ، مانند مادر هارلو و مادر جولیت نیز می گذرد. چرا برای همه افراد بخش های مختلف فرایند یادگیری برای شما مهم بود؟


من می خواهم بچه های عجیب و غریب از رنگ فقط به خودشان بیایند که بدانند خوب است که همه چیز را نمی دانند. شما می توانید و باید با یک تن سؤال وارد شوید ، برخی از آنها به خودی خود تحقیق می کنید و برخی دیگر به کل جامعه نیاز دارید تا بتوانید در این زمینه کمک کنید. و افراد دیگری نیز وجود دارند که سالهای متفاوتی و نورانی پیش رو دارند ، که قبلاً زبان و اخلاق مورد نیاز خود را پرورش داده اند تا بتوانند با ضد سیاهی ، برتری سفید و همو هراسی دست و پنجه نرم کنند.


من می خواستم به آنها نیز عشق بورزم و مدل هایی را نشان دهم که چگونه همه ما با احترام و مراقبت از یکدیگر به یکدیگر کمک کنیم. اکنون ، این یک پاس برای افرادی نیست که تمام امتیاز را دارند و از انجام هر کار خودداری می کنند. شما لازم نیست که تمام احساسات خود را بر روی افراد بومی سیاه رنگ بکشید تا گناه خود را برطرف و تسکین دهید ، این این نیست. جولیت کار خودش را انجام می دهد. او سؤالات خودش را می پرسد و برای خودش می جنگد.


فمینیسم سفید هارلو به پایان رسید که جولیتا واقعاً آزار دهنده است. به نظر شما خوانندگان چه ویژگی شخصیت هارلو را از خود دور می کنند ، و تلاش شما برای نوشتن او چیست؟


با هارلو ، من واقعاً دوست داشتم نشان دهم که چگونه می توان از آن سو رفت و آمد در سفیدپوستان را که به طور کلی سرحال و سرگرم کننده و الهام بخش هستند و هنوز در گرفتار نژادپرستانه خود گرفتار شده اند نشان داد. و این چه قدر ضرر دارد و چقدر معتبر است که توجهات آنها را زیر سؤال برده و برای خود بچسبید. ممکن است برخی اوقات جولیت طول بکشد ، اما او اعتماد کافی به دست آورد تا هارلو را تحت فشار قرار دهد و عذرخواهی کند.


تعداد زیادی از بچه ها از نظر رنگی مراقبت از افراد سفید پوست هستند که هیچ تجربه ای در مراقبت از مردم ، احترام و عشق ورزیدن به افراد رنگ ندارند ، چه رسد به تلاش برای "آموزش ما". و بچه های ما ممکن است احساس نکنند که آنها نماینده ای برای ایستادن در مقابل خود دارند و از طریق رابطه هارلو و جولیت ، می خواستم تصدیق کنم که درد و آن درد ، هر چقدر هم که بزرگ و کوچک باشد ، مال شماست و حق داری برای پایان دادن به آن


همچنین ، دستگاه های تناسلی با جنسیت برابر نیستند و تمام فمینیست هایی مانند هارلو که سعی می کنند آن روایت را لزوم بررسی و نقد کنند ، درست مانند آوا به کارهای هارلو. او آن را برای تمام ضد ذاتی ضد سیاهی و ترانسفوبیا کشف می کند. بنابراین هارلو برای من لحظه ای است که زنان سفید پوست توجه جدی داشته باشند. ما شما را می بینیم بهتر عمل کن زیرا ما روی خودمان کار می کنیم.


این داستان در مورد عشق بسیار زیاد است - عشق به خانواده ، عشق به خود و عشق عاشقانه. برخی از مهمترین دروس عشق که می خواهید جولیت - و خواننده - را بفهمید چیست؟


من یک لوربیبی هستم من می خواهم همه احساس عشق کنند ، عشق بورزند و بدانند که آنها شایسته عشق هستند. مانند ، شما در حال خواندن این: شما شایسته عشق فوق العاده ، فراوان هستید.


والدین: بدون قید و شرط فرزندان خود را دوست داشته باشید. بچه های خود را همانطور که هستند دوست داشته باشید. لطفا. این واقعاً تمام کاری است که شما باید انجام دهید.


همچنین عشق سرگرم کننده است. این کوکی ها در پله های کتابخانه با کمترین عزیزم که تا به حال ملاقات کرده اید. عشق در حال ساختن هنر با خون دوره ای شما در وسط جنگل با دسته ای از کوچه ها است و همه اینها را در اینستاگرام خود قرار می دهد. عشق در حال خواندن گلوریا آنزالدوا توسط خودتان در آشپزخانه است. در حال نوشتن نامه ای به T youra شما در فلوریدا است. عشق بسیاری از لحظات الاغ ساده و باورنکردنی و خیره کننده است. در ژولیت ، من می خواستم مجموعه ای از آن لحظه ها را جمع کنم و بگویم اینجا نگاه کن این یکی از راه هایی است که عاشقانه آرام باشید و خود را کاملاً به آن بسپارید.


ژولیت بسیاری از نمادهای خود را در طول کتاب ذکر کرده است - سلنا ، ملکه لطیفه و دیگران. چه کسانی از نمادهای شما هستند و چگونه آنها از زندگی خلاقانه شما الهام گرفته اند؟


ماریا هینووسا کلیسا براون داگلاس ارجمند. Shonda Rhimes. ریتا مورنو پسر عموی من گلوریا. مادرم. عدالت سونیا سوتومایور. سیلویا ریورا. چارلی پنا مانند این لیست برای همیشه ادامه می یابد ، جاودانه است. این افراد هستند که مرا ارتقا می بخشند ، به من یادآوری می کنم که سزاوار این هستم که در اینجا باشم و مجبور نیستم کسی را گول بزنم. من می توانم به همان اندازه که دوست دارم سخت دوست داشته باشم ، هر کس که می خواهم و تک تک داستان هایی را که باعث می شود احساس زنده بودن کنم بنویسم.


چه کسی این کتاب را برای شما نوشت ، و چه امید دارید که آنها از خواندن آن فاصله بگیرند؟


من این کتاب را برای همه بچه های عجیب و غریب رنگ ، به ویژه بچه های چاق و چرمی پورتوریکو نوشتم ، زیرا آنها در تمام دنیا مستحق تمام عشق ، محافظت ، احترام و شادمانی هستند. من می خواهم که آنها بدانند که حق دارند همه چیز را زیر سؤال ببرند و خودشان را به هر حال که می خواهند بازسازی کنند.

جایزه ملی کتاب 2019 برای لیست بلند ادبیات جوانان سال پر از کتاب های YA که باید بخوانید

اگر یک طرفدار YA هستید که به دنبال خواندن مطالب بعدی بعدی هستید ، جستجوی شما در اینجا متوقف می شود. جایزه کتاب 2019 ملی ادبیات جوانان longlist از 10 تشکیل شده باید خواندن رمان جوان بزرگسالان، مجموعه داستان، شعر و خاطرات. اگر YA را حفر کنید ، می خواهید همه آنها را بخوانید. در اینجا نگاهی به 10 عنوان بلند لیست کرده که یکی از آنها جایزه ملی کتاب 2019 برای ادبیات جوانان را در 20 نوامبر دریافت می کند.



از سال 1950 ، بنیاد ملی کتاب با دریافت جوایز کتاب ملی ، بیشترین دستاوردها را در نامه های آمریکایی به رسمیت شناخته است. امروز پنج دسته اصلی - داستان ، داستان ، داستان نویسی ، شعر ، ادبیات ترجمه شده و ادبیات جوانان وجود دارد - و لیست طولانی برای هر یک از آنها قرار است تا حدودی هفته شانزدهم سپتامبر به نمایش درآید. 8 اکتبر و برندگان قرار است 20 نوامبر اعلام شوند.


برنده جایزه ملی کتاب سال 2019 برای ادبیات جوانان ، به لیست لباس های شسته شده نویسندگان و کتاب های بزرگی که شامل الیزابت آچهوودو The Poet X (2018) ، رویای دختر قهوه ای ژاکلین وودسون (2014) ، و بازی Thanhha Lai Inside Out و Back می شود ، می پیوندد. (2011) چندین نامزد امسال پیش از این برای این جایزه نامزد شده بودند و یکی ، نویسنده Thing About Luck ، سینتیا کادواتا ، آنرا به طور کامل برنده شده است.


جایزه کتاب ملی 2019 برای لیست طولانی ادبیات جوانان را در زیر مشاهده کنید و برنده پیش بینی شده خود را در توییتر با ما به اشتراک بگذارید !


"نامشخص" توسط کوامه الکساندر و قدیر نلسون


در این شعر مصور ، کوامه الکساندر و قدیر نلسون قرن ها از زندگی سیاه آمریکایی را ردیابی می کنند ، از تجارت برده های فراتر از اقیانوس اطلس گرفته تا جنبش سیاه زندگی.


برای خرید اینجا را کلیک کنید



'فریاد' توسط لوری هالس اندرسون


در کتاب خاطرات جدید خود، صحبت می کنند و نویسنده لوری هالس اندرسون می گوید داستان از تجاوز جنسی خود را، و به بررسی تغییر در درک عمومی از جنایات جنسی از صحبت انتشار در سال 1999.


برای خرید اینجا را کلیک کنید



'حیوان خانگی' توسط آکوائکه امزی


همه زندگی جم و رستگاری تاکنون می دانستند که در شهری که قبلاً توسط هیولا گرفتار شده بود ، صلح است. اما وقتی موجودی عجیب و غریب از یکی از نقاشی های مادرش زنده می شود ، جم کشف می کند که هنوز ممکن است هیولا در زادگاه خود در کمین باشند.


برای خرید اینجا را کلیک کنید



"مکانی برای تعلق خاطر" توسط سینتیا کادواتا


پس از آنکه کشور وطن خود را به اجبار جابجا کرد و سپس خانواده خود را تبعید کرد ، یک دختر ژاپنی آمریکایی به نام هاناکو باید در زندگی در دوران پس از هیروشیما ژاپن سازگار شود ، در آنجا والدین او را به همراه پدر بزرگ و مادر بزرگ خود به دنیا آوردند.


برای خرید اینجا را کلیک کنید



'Patron Saints of ништо' توسط رندی ربی


تابستان یک دانشجوی سال اول کالج در حال افزایش است در این رمان YA ستوده. پذیرفته شده در دانشگاه میشیگان ، جی چند برنامه بزرگ برای تابستان گذشته خود قبل از کالج ندارد. اما مرگ پسر عموی وی ، جون ، در جنگ دوترت با مواد مخدر باعث می شود که او همه چیز را رها کند تا به فیلیپین سفر کند تا دریابد چه اتفاقی افتاده است.


برای خرید اینجا را کلیک کنید



'1919: سالی که آمریکا را تغییر داد' ساخته مارتین دبلیو سندلر


پس از پایان جنگ جهانی اول ، موجی از فعالیت در سال 1919 مارتین دبلیو ساندلر آمریکا را فرا گرفت : سالی که آمریکا را تغییر داد اقدامات جنبشهای حق رای ، زایمان و مزاج زنان در آن سال را مورد بررسی قرار می دهد و تأثیر آنها بر مدرنیته روز


برای خرید اینجا را کلیک کنید



"خارج از سلام" توسط هال شریو


هنگامی که یک جادوگر قدرتمند ، Z ، یک نوجوان جنسی ، دیگر نمی تواند جادو کند ، به دنبال تصادف رانندگی که پدر و مادرشان را کشته و آنها را زامبی کرد. Z که توسط دوستان و خانواده آنها رد شده اند ، با یاران عزیز خود ، Aysel روبرو می شوند ، که باید lycanthropy خود را مخفی نگه دارند. اما وقتی شخصی به قتل می رسد ، و گرگ ها در پشت قتل هستند ، Z و Aysel خود را بی اعتمادی نسبت به جامعه خود می دانند.


برای خرید اینجا را کلیک کنید



"بوسه شماره 8" توسط کالین AF Venable و الن تی. کرنشاو


در این رمان گرافیکی YA ، دختری پس از فهمیدن اینکه خانواده وی با جنبش حقوق فراجنسیتی ارتباط دارد ، با روابط جنسی خود - و به تعبیر احساسات خود برای بهترین دوستش - روبرو می شود.


برای خرید اینجا را کلیک کنید



"سیزده درب ، گرگ در پشت همه آنها" توسط لورا روبی (1 اکتبر)


در اول اکتبر ، رمان جدید نویسنده Bone Gap ، زندگی دو خواهر را که در روزهای منتهی به جنگ جهانی دوم توسط پدرشان رها شده اند ، بررسی می کند. سیزده درب ، گرگ در پشت آنها تمام مراکز مربوط به فرانکی و تونی هستند ، اما توسط یک ارواح به نام مروارید روایت شده است که داستان خود را در کنار خواهران می گوید.


برای پیش سفارش اینجا کلیک کنید



"به هر دو راه نگاه کن: یک داستان در ده بلاک" توسط جیسون رینولدز (8 اکتبر)


در این کتاب جدید از نویسنده جیسون رینولدز نویسنده Long Way Down ، داستانهای 10 همکلاسی با هم می پوشند تا بتوانند پرتره ای از زندگی روزمره جوانان معاصر را بکشند.

'Drag: The Complete Story' توسط Simon Doonan اثر فرهنگی کشیدن از روم به روپائول را بررسی می کند

مگر اینکه شما را از اینترنت در دهه گذشته شده است به طور کامل، شما آگاه هستید که RuPaul را کشیدن مسابقه آورده کشیدن به جلو و مرکز فرهنگ پاپ. اما با کتاب جدید خود با عنوان Drag: The Complete Story ، نویسنده و مفسران مد ، سیمون دوون ، تاریخچه کاملی از درگ و تأثیر آن بر همه چیز را از طراحی مد گرفته تا استفاده از درگ در جامعه LGBTQ بررسی می کنیم.



Doonan پر از متن شوخ و عکاسی خیره کننده ، از Drag: The Complete History برای برجسته کردن علاقه به سیالیت جنسیتی که منجر به ظهور فرهنگ درگ شد ، استفاده می کند و تأثیر آن را بسیار فراتر از سطح جامعه اولیه خود تعریف می کند. و به طور مهم ، درگ نگاه نمایی به آیکون های سیاه مانند فعال مارشا پی جانسون و البته روپائول دارد که کارهایشان تأثیر بسزایی داشته است.


درن در یک گزیده اختصاصی از کتاب مشترک با Entertainment Weekly ، Dornan در مورد RuPaul و ملکه درگ سیاه می نویسد:


وی گفت: "چه انگشت شستن ، خواندن ، جابجایی ، لگد زدن ، شیک پوش شدن ، صحبت کردن با دست ، گول زدن ، پیچاندن ، سایه انداختن ، خدمت به نبوغ و بیش از حد ، افسانه بودن ، یا ساده تر کردن واقعیت ، ملکه کشیدن سیاه نمادی ماندگار از جذابیت و الهام است. . او سخاوتمندانه و بزرگوار فرهنگ را غنی تر می کند ، غالباً در عوض نسبتاً کمی دریافت می کند ، و همه ما باید در مقابل او تعظیم کنیم. #حق شناسی. وحشی Medusan که مشخصه ملکه های درگ زرق و برق است در ملکه کشیدن سیاه تقویت می شود ، و با طنز و شوخ طبعی منحصر به فرد تقویت می شود. ملکه درگ سیاه هم طنز است و هم پر زرق و برق. ملکه اژدها سیاه است. "


این که آیا شما از قبل طرفداران گسترده فرهنگ درگ هستید ، یا فقط علاقه مندید که در طول قرن ها بیشتر درباره ریش the جنبش بیاموزید - از رسوایی مبهم در دوران ویکتوریا تا پدیده برنده جایزه امی در قرن بیست و یکم - چیزی را پیدا خواهید کرد تا عشق در عظمت دونان.


بهترین قسمت؟ تمام درآمد حاصل از فروش کتاب به مرکز Ali Forney Center می رود که به نوجوانان بی پناه LGBTQ کمک می کند تا در دوران نوجوانی به بزرگسالی ، امنیت و استقلال پیدا کنند. و با زنان سیاه پوست که بیشتر در معرض خشونت شدید در ایالات متحده قرار دارند ، لازم است که نه تنها از جامعه LGBTQ در تلویزیون و مد حمایت کنیم بلکه در دنیای واقعی نیز پشتیبانی خواهیم کرد.

ادبیات لاتینکس به من کمک کرد تا بتوانم مرز را مکانی برای گفتن داشته باشم

اولین باری که گذر کردم ، دبیرستان ارشد بودم. همه ما از یک دوستمان که لباس بیرون می رفت ، وام گرفته بودیم ، بنابراین به یک رشته عروسک های کاغذی شباهت داشتیم: چهار تخته دختر در یقه های مشکی تنگ و شلوار جین پایین. موهای تیره صاف ، بریدگی باسن و شکم ، چشمک کمربندهای زنجیره نقره ای.



من عصبی بودم. من مجاز به گذر از آن نبودم ، اگرچه اوضاع هنوز بد نبودند ، و نه راهی که آنها بدل می شدند.


ما در نزدیکی ایستگاه Greyhound در مرکز شهر پارک کردیم ، همان ایستگاهی که Ñaña من را کنار گذاشتیم تا او بتواند به دیدار خانواده شوهر فقیدش در مکزیک مراجعه کند. ñaña از بدو تولد بخشی از خانواده ما بوده است. او تمام زندگی من را با ما زندگی کرده بود. چهره کم رنگ او را در پنجره آشپزخانه ، امواج آهنی موهای او ، گونه های سخت و ظریف او تصور می کردم. او نمی خواهد من به Nuevo Laredo بروم.


گرچه نوامبر بود ، اما به یاد می آورم که هوا از پل عابر پیاده عبور می کردیم ، هوا خفه و گنگ ، تند تند بنزین و گوگرد. ریو گراند یک گربه سیاه بود که از مچ پا چشم داشت.


با یک سنگفرش سنگی ناهموار ، بازوهایی که به هم وصل می شود ، می خندیدیم. در یک چرخ دستی سگ داغ یک چشمه ، نوعی نوشیدنی بیکن و پیاز وجود داشت. ما به یک نوار به نام Emiliano رفتیم. یک کانتینر کوچک ، بلند و دوستانه بود. من هنوز الکل ننوشیدم ، بنابراین کک مکزیکی را سفارش دادم و آن را از لیوان بلند و باریک با گوه آهک ریختم. آنچه بیشتر از آن شب به خاطر می آورم این است که من و دوستانم چقدر خیره کننده احساس کردم ، و دوستانم در یک نوار مکزیک می خندیدیم.


به تعبیر کمتر مشکل ساز ، لارودو حباب است. اقلیتی که در آن اقلیت ملی از امتیازات اکثریت برخوردار است.

من در لارودو تگزاس متولد شده ام. طبق سرشماری ایالات متحده آمریکا در سال 2018 ، 95.4 درصد از 260،000 ساکنان لارودو اسپانیایی یا لاتینکس ، 3 درصد سفیدپوست ، 6/6 درصد آسیایی و 4/4 درصد سیاه پوست هستند. نود درصد از مردم در خانه به غیر از انگلیسی صحبت می کنند. یک مطالعه US2010 توسط دانشگاه براون نشان داد که لارودو کمترین تنوع شهری از نظر قومی است.



یک بار ، شخصی به من گفت زیباترین زنان جهان از لارودو آمده اند. وی گفت: "شما می دانید چرا؟" "زیرا آنها اطمینان دارند. آنها نمی دانند که مردم دیگر چگونه مکزیکی ها را می بینند. "


به تعبیر کمتر مشکل ساز ، لارودو حباب است. اقلیتی که در آن اقلیت ملی از امتیازات اکثریت برخوردار است.


بیایید یک چیز را روشن کنیم: جمعیت لارودو به هیچ وجه نشان دهنده حمله نیست . در عوض ، این یادآوری از جنگ است که برخی از مکانها قبل از اینکه در هویت یک کشور قرار گیرند - یا در حاشیه های آن - تحمل شوند ، تحمل می شوند.


واقع در کرانه شمالی ریو گراند ، لارودو در سال 1755 به عنوان یک شهر استعماری از اسپانیا جدید تأسیس شد و در سال 1821 به یک شهر مکزیک تبدیل شد. جمهوری تگزاس ، که در سال 1836 استقلال از مکزیک پیروز شد ، پس از سقوط سعی در ادعای لارودو کرد. جمهوری ریو گراند در سال 1840. اما در پیمان گوادالوپ هیدالگو در سال 1848 نگذشته بود که ریو گراند رسماً مرزی بین ایالات متحده و مکزیک شد - ساخت لاردو ، به طور پیش فرض ، بخشی از تگزاس. (خود تگزاس از سال 1845 تنها بخشی از ایالات متحده بود.) کسانی که می خواستند تابعیت مکزیک را حفظ کنند به ساحل جنوبی ریو گراند رفتند. آن شهر Nuevo Laredo نامگذاری شده است.


ما فقط آن را "سراسر" نامیدیم.



وقتی بزرگ شدم ، تقریباً همه به آنجا رفتند. آنها برای دیدار با مادربزرگ و مادربزرگ و یا برای جشن تولد پسر عموی خود رفتند. آنها برای خوردن در نوار کادیلاک یا نوشیدن آنتی بیوتیک ارزان قیمت به آنجا رفتند. در دبیرستان بچه هایی که خیلی سردتر از من بودند برای نوشیدن می رفتند. هر ماه فوریه ، به عنوان بخشی از جشن یک ماهه سالروز تولد جورج واشنگتن (که در سال 1898 به عنوان راهی برای تشویق میهن پرستی آمریکا در مرز آغاز شد ) دو کودک از ایالات متحده و دو فرزند از مکزیک در بین المللی تبادل نظر می کنند. پل ، نمادی از وحدت بین شهرهای خواهر ما . تا زمانی که خشونت کارتل باعث شده بود که ضلع جنوبی مرز برای مکزیکی ها و آمریکایی ها خطرناک باشد ، لارودو و نوئو لارو مانند دست ها در هم تنیده بودند.


وقتی کودک بودم ، والدینم تقریباً هر شنبه ما را به ناهار در Chick-fil-A در Mall del Norte می بردند. بعد از ناهار ، ما به B. دالتون رفتیم. کوچک بود و در انتهای بسیار آرام بازار قرار داشت و مانند کاغذ و احتمال بو بود. من روی پشتی فرش های فرسوده نشستم و به دنبال عناوین سریال هایی که دوست داشتم - Sweet Valley High ، خیابان ترس ، باشگاه The Babysitters و نانسی درو بود . همانطور که بزرگتر شدم ، این کتابها توسط مری هیگینز کلارک ، رابین کوک ، دین کانتز و جان گریشام بود. سپس جین آیر را کشف کردم که از طریق پورتال رویایی به ادبیات با سرمایه L منتقل شدم. این زمانی بود که من با سخنان خسته کننده و دقیق مادرم "دزد کتاب" شدم.



من تقریباً تا زمانی که خواننده بوده ام نویسنده بوده ام. وقتی 15 سال داشتم ، والدینم اولین لپ تاپ خود را به من دادند ، یک IBM ThinkPad با یک نقطه پیکربندی قرمز مخملی. من آن تابستان را در همه جا - به دفتر مادرم ، که در آن بین تلفن ها و فایل های پاسخگویی نوشتم ، نوشتم. یکشنبه به خانه پدربزرگم ، جایی که بعد از ناهار ما فجیعا و مرغ و برنج و لوبیا ، در یک میز عتیقه در میان کمیک های باستانی Archie راه اندازی کردم و با چادری پسر عموهایم نوشتم که پشت سر من استخر بازی می کنند. من اولین رمانم را در یک شب به پایان رساندم که خانه کاملاً زنگ زده و نرم بود. سرم را روی میز کارم گذاشتم و با اشک خندیدم.


احساس آشنایی می کرد و به همین دلیل ، شرمنده از گفتن خودم هستم ، بخشی از من این سؤال را پرسیدم که آیا این ادبیات "واقعی" است.

من در آن زمان داستان های بی شماری می نوشتم ، که شامل یک مجموعه وحشی از توطئه ها و مضامین مشترک بود ، با دو چیز مشترک: آنها در شهرهای بی نام قرار داشتند و شخصیت های من نام خانوادگی ندارند.


در کلاس هفتم ، کلاس ما "خانه در خیابان انبه" را ساندرا سیسنروس خواند . این اولین کتاب توسط نویسنده لاتینا بود که من تا به حال خوانده ام ، و یادم است که از اینکه یک شخصیت را می توان Esperanza نامید تعجب کردم:



"به زبان انگلیسی نام من به معنای امید است. در اسپانیایی به معنی خیلی حرف است. به معنی غم است ، به معنای انتظار است. مثل شماره نه است. ، آهنگهایی مثل نوازش. "


خواندن خانه در خیابان انبه نسبت به خواندن To Kill a Mockingbird یا Heart of Darkness متفاوت بود. احساس آشنایی می کرد و به همین دلیل ، شرمنده از گفتن خودم هستم ، بخشی از من این سؤال را پرسیدم که آیا این ادبیات "واقعی" است. چگونه ممکن است ، حداقل وقتی که از آن نوع بیماری خود را می دانستیم ، چطور باشد؟


این بود 1996. شش سال قبل از آن، اسکار هیخولئوس جایزه پولیتزر برای به دست آورده بود Mambo Kings به آواز آهنگ از عشق، "بالا بردن احتمال وجود دارد که نویسندگان آمریکای لاتین در ایالات متحده می تواند در آخر به مخاطبان گسترده ای برای کار خود،" با توجه به جدید قطعه یورک تایمز که در آن زمان نوشته شده است. نویسنده یادداشت می کند:


"هرچند که تعریف نادرست باشد ، ادبیات لاتین وجود دارد ، گاهی اوقات فصیح ، غالباً خام ، اکنون و پس از آن با نشاط بیشتری از تقریباً هر چیز دیگری که در آمریکا نوشته می شود.


گاه فصیح ، غالباً خام . اگر این همان چیزی است که متحدان ما در مورد ادبیات لاتینکس در سال 1990 گفتند ، می توان مخاصمات را تصور کرد. جای تعجب نیست که یک کودک آمریکایی مکزیکی که صدها کتاب می خواند می تواند 12 سال پیش از دیدن شخصیتی به نام Esperanza برود.



سیسنروس تنها نویسنده لاتینا که من خوانده ام تا زمان کالج باقی ماند ، وقتی با گلوریا آنزالدوا و کارلوس فوئنتس ، بورخس و سروانتس روبرو شدم. من متعجب شدم که برای اولین بار از زمان سیسنروس ، نه فقط اسپانیایی بلکه اسپانگلیش را ببینم . و کاوش در مرز که تیز و درخشان ، دقیق و هیجان انگیز بود. در Borderlands / La Frontera ، آنزالدوا می نویسد:


"مرز مرزی ایالات متحده و مکزیک es una herida abierta جایی که جهان سوم در برابر اولی قرار می گیرد و خونریزی می کند. و قبل از اینکه یک زخم دوباره خونریزی کند ، خون حیات دو جهان در حال ادغام برای تشکیل کشور ثالث است - یک فرهنگ مرز. برای تعریف مکان هایی که بی خطر و ناامن هستند و ما را از آنها متمایز می کند یک مرز یک خط تقسیم کننده است ، یک نوار باریک در امتداد یک لبه شیب دار. یک سرزمین مرزی مکانی مبهم و نامشخص است که به واسطه مانده عاطفی یک مرز غیر طبیعی ایجاد می شود. در حال انتقال مداوم است. ممنوع و ممنوع ساکنان آن است. "


برای اولین بار ، من شروع به این فکر کردم که ممکن است از جایی جالب بیایم . مکانی با چیزی برای گفتن. من شروع کردم به توجه به گفتارهایی که همیشه از آن استفاده می کردم ، توجه کنم ، به مجموعه ای از گل های وحشی که به مدت دو هفته در بهار در میان بزرگراه های گرما شکوفا می شوند ، به پیچیدگی های فرهنگی آنچه که آنزالدوا این کشور "سومین کشور" می نامد ، می باشد. . "من شروع به دیدن خانه خودم متفاوت کردم.



من وقتی برای اولین بار گابریل گارسیا مارکز را خواندم ، در مدرسه تحصیلات تکمیلی بودم. خط اول نماد صد هزار سال تنهایی حتی در من نیز تکرار می شود: "سالها بعد ، هنگامی که او با تیم شلیک روبرو شد ، سرهنگ آئورلیانو بوعلیا یادآوری کرد که بعد از ظهر دوردست که پدرش او را برای کشف یخ کشف کرد."


من عاشق آن رمان به روشی متفاوت از قبل از آن شدم. من چیزی را در آن تشخیص دادم - موسیقیایی زبان ، نحوه جادوی و واقعیت در زندگی روزمره. من به این فکر کردم که چگونه Ñaña یک کودک تخم مرغ را بر روی پیشانی من چرخانده است ، برای مبارزه با اوجو به زبان اسپانیایی زمزمه می کردم. داستان فرشته نگهبان پدرم ، که لباس او را دید که دقیقاً همزمان با چشمان مهاجمانش در حال پرواز است ، اسلحه های آنها پایین آمد و آنها دوباره به سمت اتومبیل خود گریختند ، و این که پدرم چگونه پشت سر او چیزی را دید ، مطلقاً چیزی ندید. پیام ها در خواب ، صدای و تصویر خانواده هایی که گذشت ، نحوه گفتن این داستان ها و پذیرفته شده و درک آنهاست.


من به هیچ وجه به هیچ وجه به این فکر نکرده ام ، که بزرگترین خطر عدم حضور خود در کتاب ها است - محرومیت ناخودآگاه از تصورات شما.

من به رمانی که از زمان به پایان رساندن اولین پیش نویس در 15 سالگی بازنگری کرده بودم ، بازگشتم. سرانجام فهمیدم چرا کار نمی کند: در هیچ جای دیگری قرار نگرفت ، در یک شهر عمومی و بدون مشخصات مشخص. و بدون احساس مکان برای اطلاع رسانی به شخصیت ها - ریشه ها و سوگیری های آنها ، خاطرات و پشیمانی - شخصیت ها جهانی نبودند. آنها اصلاً وجود نداشتند.



تا همین مدت ، فکر می کردم باید به "خواننده متوسط" متوسل شوم. من در نظر نگرفتم که تصور می کنم خواننده متوسط ​​سفید است ، و بنابراین ، خواننده سفید پوستان نه به شخصیت های آمریکایی مکزیکی در یک شهر مرزی تگزاس می فهمد و نه اهمیت می دهد. من قبول نکردن به عنوان پیش فرض سفید را در نظر نگرفتم زیرا معتقدم که ارزش نوشتن درباره آن را نداریم. من هرگز احساس بی ارزشی نکردم. احساس کردم باهوش و با ارزش و با ارزش هستم. من به هیچ وجه به هیچ وجه به این فکر نکرده ام ، که بزرگترین خطر عدم حضور خود در کتاب ها است - محرومیت ناخودآگاه از تصورات شما.


خواندن ادبیات Latinx به طور مداوم از من الهام می گیرد که با دقت بیشتری به جنوب تگزاس نگاه کنم ، از پیچیدگی ، زیبایی بی رحمانه آن قدردانی کنم و جای خود را در آن بیابم.

از زمان تحصیلات تکمیلی ، داستان من منحصراً در تگزاس و مکزیک تنظیم شده است ، و من در جستجوی نویسندگان لاتینکس قصد داشته ام: لوئیس آلبرتو اوره ، جولیا آلوارز ، ناتالیا سیلوستر ، گابینو ایگلسیاس ، ملیسا ریورو ، اریکا سانچز ، کریستینا هنریوکز ، رینا گراند ، والریا لوئیزلی ، اسکار کازارس ، استفانی جیمنز ، آنگی کروز ، کالی فجاردو-آنستین ، کارمن ماریا ماچادو ، لیلیام ریورا ، جاکیرا دیاز ، الیزابت آچهودو ، اینگرید روهااس کنتراس - لیست ادامه دارد. خواندن ادبیات Latinx به طور مداوم از من الهام می گیرد که با دقت بیشتری به جنوب تگزاس نگاه کنم ، از پیچیدگی ، زیبایی بی رحمانه آن قدردانی کنم و جای خود را در آن پیدا کنم.



اما صنعت نشر کارهای زیادی برای انجام دادن دارد: گرچه داده های مربوط به کتاب های بزرگسالان کم است. براساس اعلام مرکز کتاب تعاونی کودکان ، تنها 7 درصد کتابهای کودکان منتشر شده در سال 2018 توسط مردم لاتینکس و در مورد آنها بوده است. در سال 2016 ، یک نظرسنجی از Lee & Low نشان داد که 79 درصد از کارکنان در میان 35 ناشر و هشت مجله مرور که به عنوان قفقازی شناخته شده اند. تا زمانی که نشر پذیرای تنوع از درون باشد ، من نگران این هستم که دختر خودم سالها بین این که نیمی از مکزیکی را که در کتاب ها بازتاب یافته ، ببیند.


وقتی کودک بودم راهروهایی که در کتابفروشی ها سرگردان بودند ، دوست داشتم روزی کتابهای خودم را روی قفسه ها تصور کنم. تصمیم می گرفتم با نام مستعار منتشر کنم. کیت یورک یورک نام دوشیزه مادر من است - پدربزرگ یا پدربزرگ او از شمال شرقی آمده اند. کیت یورک چنین احساسی داشت که نورا رابرتز احساس کند. این حرف پیچیده و آسان بود. این بود ، اکنون ، رنگ سفید است.


نام متاهل من کالینز است. افتخار می کنم که عضو خانواده کالینز هستم و برای همسر و دخترم و یک نام خانوادگی مشترک دارم. کالینز اکنون جزئی از هویت من است.


اما من تحت گوتیه منتشر می کنم.


شلوغی را Míranos بسته برجسته مردم فوق العاده ای از جامعه Latinx، اجازه دادن به جهان واقعا "ما" را ببینید در زمانی که آن را مهم ترین.

13 فیلم مبتنی بر برندگان جوایز پولیتزر برای پخش اگر دوست داشتید "Goldfinch"

برخی از بهترین فیلمهایی که تاکنون ساخته شده اقتباسی از برخی از بهترین چیزهایی است که تاکنون نوشته شده است ، به همین دلیل لیست طولانی رمان ها ، نمایشنامه ها و داستان های روزنامه برنده جایزه پولیتزر باعث می شود که منبع عالی باشد. جوایز اهدا شده برای دستیابی به روزنامه نگاری ، ادبیات ، موسیقی ، نمایشنامه و سایر مقوله ها توسط کمیته 19 نفره ویراستاران ، نویسندگان و دانشگاهیان و همچنین سرپرستان دانشگاه کلمبیا تصمیم گرفته می شود و سالی یک بار اهدا می شود. و بسیاری شروع به پرش به فیلم می کنند. این لیست از فیلم های اقتباسی از برندگان جوایز پولیتزر جای خواندن همه این نوشته های تحسین برانگیز را نخواهد گرفت ، اما ممکن است بسیار نزدیک شما را به سمت خود جلب کند.



در تاریخ 13 سپتامبر ، نسخه فیلم Donna Tartt's The Goldfinch به سینماها می رود. این رمان طولانی سال 2013 جایزه پولیتزر را برای داستانی برنده شد و داستان پسری جوان به نام تئو را که از بمب گذاری در موزه هنر متروپولیتن که مادرش را می کشد ، زنده می ماند ، روایت می کند. پس از این فاجعه ، تئو انتخابی را انجام می دهد که او را به داخل و خارج از منازل سوق دهد ، خانواده را به خون و خون ایجاد کرده و به دنیای جرم و رستگاری بکشاند. این فیلم با بازیگران گروههای مختلف از جمله نیکول کیدمن ، جفری رایت ، سارا پائولسون ، فین ولفهارد و لوک ویلسون در نقش اوئو با بازیگران اوکس اگزلی و آنسل الگورت همکاری می کند .


اما The Goldfinch تازه ترین فیلم در یک فیلم طولانی است که از داستان ها ، رمان ها ، نمایشنامه ها و گزارش هایی ساخته شده است که در گذشته برنده جوایز پولیتزر شده است. در اینجا برخی از معروف ترین ها که اکنون می توانید پخش کنید ، آورده شده است.


1. "همه آقایان رئیس جمهور"


برادران وارنر در YouTube

رابرت ردفورد و داستین هافمن در این فیلم هیجان انگیز 1976 در مورد دو روزنامه نگار واشنگتن پست که رسوایی واترگیت را که منجر به سقوط رئیس جمهور نیکسون شد ، پرده برداری کردند .


این فیلم بر اساس گزارش برنده ، جایزه پولیتزر-جوایز ، داستان ها و کتاب غیر داستانی باب وودوارد و کارل برنشتاین است ، دو گزارشگر که درباره آنچه به نظر می رسید یک وقفه کوچک بود ، تحقیق کردند و درنهایت یک رسوایی ملی را افشا کردند. اگر از گزارش های تحقیقاتی و اسرار پرده برداری در Spotlight پرده بریدید ، این فیلم درست در کوچه شما قرار دارد.


پخش در Netflix و برای اجاره در آمازون ، iTunes و Vudu در دسترس است.



2. "نرده ها"


صفر رسانه در YouTube

دنزل واشنگتن و ویولا دیویس در این اقتباسی در سال 2016 از نمایشنامه برنده جایزه پولیتزر آگوست ویلسون بازی کردند . دیویس در نقش آفرینی بهترین بازیگر نقش اول زن در جوایز اسکار 2017 به دلیل نقش خود به عنوان سرپرست خانواده در برخورد با منظره نژادی در حال تغییر در دهه 50 پیتسبورگ به علاوه برخی از درام های خانواده رسوا موفق به کسب جایزه شد.


این دوئل در سال 2010 در همان نقش ها در برادوی برگزار شد و در جوایز تونی برنده بهترین بازیگر زن و بهترین بازیگر نقش اول زن شد.


برای اجاره در آمازون ، وودو ، iTunes ، Google Play و YouTube در دسترس است.



3. "شک"


میراماکس در یوتیوب

مریل استریپ به عنوان یک راهبه در یک مأموریت با فیلیپ سیمور هوفمن به عنوان هدف خود ، یک کشیش مترقی بازی می کند. ایمی آدامز به عنوان یک راهبه جوان به دوتایی نیرو می پیوندد که مطمئن نیست که آیا او به اتهاماتی که علیه کشیش وارد شده است اعتقاد دارد یا خیر ، و ویولا دیویس به عنوان مادر قربانی احتمالی نوعی دلهره آور را میخکوب می کند.


این فیلم براساس نمایشنامه برنده پولیتزر جان پاتریک شانلی در سال 2005 ساخته شده است که یک تنه پر از جوایز تونی از جمله بهترین بازی در سال 2005 به خانه آورد.


پخش در Netflix و برای اجاره در آمازون ، iTunes و Vudu در دسترس است.



4. "رنگ بنفش"


Movieclips Trailers Classic در YouTube

رنگ بنفش هشتمین فیلم کارگردان استیون اسپیلبرگ را به نمایش گذاشت و فاصله ای چشمگیر از تنگناهای سنگین فعالیت های زمان خود داشت.


بر اساس رمان برنده پولیتزر در سال 1982 آلیس واکر ، فیلم های ویوپی گلدبرگ ، اوپرا وینفری و دنی گلوور در داستانی که به مبارزات آمریکایی های سیاهپوست در اوایل قرن بیستم گرجستان اشاره می کند.


جریان در Hulu و برای اجاره در آمازون ، Vudu و iTunes در دسترس است.



5. "برای کشتن یک مسخره"


Movieclips Trailers Classic در YouTube

آتیکوس فینچ احتمالاً یکی از مشهورترین پدرها در تمام تاریخ ادبیات است و گرگوری پک او را در این اقتباس فیلم در سال 1962 از رمان برنده پولیتزر هارپر لی بازی می کند.


دنباله ای از Mockingbird با عنوان Go Set a Watchman در سال 2015 ، اندکی قبل از گذراندن لی در سال 2016 منتشر شد. با این حال ، هواداران آتیکوس از تغییرات ظاهری در شخصیت وی ناامید شده اند و هیچ برنامه ای برای اقتباس آن در یک فیلم ساخته نشده است.


برای اجاره در آمازون ، وودو ، iTunes ، Google Play و YouTube در دسترس است.



6. "ساعتها"


میراماکس در یوتیوب

نیکول کیدمن ، مریل استریپ و جولیان مور به عنوان سه زن در دوران مختلف زندگی می کنند که زندگی آنها همه در این اقتباس از رمان برنده پولیتزر مایکل کانینگهام مرتبط است.


کیدمن نقش ویرجینیا وولف ، نویسنده خانم دالووی را بازی می کند ، با همسر مور که در دهه 1950 تحت تأثیر سخنان او قرار گرفت ، در حالی که استریپ تجسم زنده آفرینش وولف است.


برای اجاره در آمازون ، وودو ، iTunes ، Google Play و YouTube در دسترس است.



7. "عزیز"


عزیزان - تریلر در YouTube

اوپرا وینفری ، دنی گلوور و تندی نیوتون در این اقتباس سال 1998 رمان برنده پولیتزر تونی موریسون.


بخش داستان های تاریخی ، بخش داستان های ارواح ، معشوق می گوید داستان یک برده فراری که توسط تناسخ یک کودک طولانی مرده دستپاچه شده است. Jonathan Demme ، که مهارت های ترسناک خود را قبلاً در فیلم The Silence of the Lambs برنده جایزه اسکار قرار داده بود ، کارگردانی می کند.


برای اجاره در آمازون ، وودو ، iTunes ، Google Play و YouTube در دسترس است.



8. "جاده"


Movieclips Trailers Classic در YouTube

Viggo Mortensen پدر را بازی می کند که در تلاش برای محافظت از پسرش در دنیای پس از آخرالزمانی است که زمین با یک واقعه نزدیک به انقراض و حکومت آدمخوار ویران شده است. این مانند The Walking Dead بدون زامبی است - فقط انسان ها برای یکدیگر وحشتناک هستند.


این فیلم سال 2009 تنها چند سال پس از رمان کورماک مک کارتی در سال 2007 برنده جایزه پولیتزر برای ادبیات شد.


پخش همزمان در هر زمان.



9. "با باد رفته است"


BFITrailers در YouTube

هم این فیلم در سال 1939 و هم رمان برنده پولیتزر مارگارت میچل در سال 1937 را می توان نادیده گرفتن مشکلات در نظر گرفت ، با اینکه تصاویر کاهش دهنده مسابقه آنها چه در جنگ داخلی و چه بعد از آن وجود دارد. اما بازیگری در اینجا فوق العاده است و لباس هایی با شکوه که باید ببینند.


هشدار منصفانه اگر اگر غافل باشید ، این فیلم چهار ساعت است. نه واقعا.


برای اجاره در آمازون ، وودو ، iTunes ، Google Play و YouTube در دسترس است.



10. "گربه روی یک بام قلع داغ"


Movieclips Trailers Classic در YouTube

چشم های آبی هیپنوتیزم پل نیومن و ذبح حماسه الیزابت تیلور دسته کوچک موسیقی جاز کاملی در این اقتباس در سال 1958 برنده پولیتزر تنسی ویلیامز برای درام است .


اگرچه هر دو نیومن و ویلیامز از این فیلم ابراز ناامیدی کردند ، زیرا بیشتر مضامین همجنسگرایان به دلیل قانون هایز باید از بین بروند . اما هنوز ساعت مفرح است.


پخش در Netflix و برای اجاره در آمازون ، iTunes و Vudu در دسترس است.



11. "عصر بی گناهی"


تریلرهای HD Retro در YouTube

در سال 1921 ، ادیت وارتون اولین زنی شد که برنده جایزه پولیتزر برای داستان برای داستان "عصر بی گناهی" شد . این داستان در سال 1870 در نیویورک در دوران "دوران طلایی" شهر تنظیم شده است ، وقتی جامعه و شهرت از اهمیت زیادی برخوردار بودند و رسوایی می توانست فرد را خراب کند.


اقتباس فیلم جذاب سال 1993 به کارگردانی مارتین اسکورسیزی ، ستارگان دانیل دی لوئیس ، میشل پفیفر و وینونا رایدر. رایدر برای بازیگر نقش مکمل زن بهترین بازیگر نقش مکمل زن و نامزد دریافت جایزه اسکار شد.


پخش در آمازون با تبلیغات و در دسترس برای اجاره بدون آگهی. همچنین برای اجاره Vudu در دسترس است.



12. "گلنگاری گلن راس"


docguy89 در YouTube

اگر شما به اندازه کافی از حرص و طمع دهه 80 به دست نیاوردید و شیوه های مشکوک تجاری را که در طول آن سال ها از گرگ وال استریت شایع می شد ، بازی گلدناری گلنری راس برنده پولیتزر دیوید مامت چند نکته دیگر در مورد سهام ارائه داد.


این فیلم در نقش آلک بالدوین ، آل پاچینو ، جک لیمون ، اد هریس ، آلن آرکین و کوین اسپیسی به عنوان فروشندگان املاک و مستغلات که برای حفظ شغل خود به اقدامات ناامیدانه متوسل می شوند.


برای اجاره در iTunes موجود است.



13. "نورافکن"


Movieclips به زودی در YouTube

در پی ردپای وودوارد ، برنشتاین و همه آقایان رئیس جمهور ، تیمی از خبرنگاران در بوستون گلوب رسوائی را که کلیسای کاتولیک را لرزاند ، کشف کردند.


این تیم در معرض سوءاستفاده جنسی شدید و گسترده ای که در جامعه کلیسا رخ داده بود ، نه فقط در بوستون بلکه در سراسر کشور ، برای آنها جایزه پولیتزر 2003 را برای خدمات عمومی بدست آوردند .


مایکل کیتون ، مارک روفالو ، راشل مک آدامز ، لیو شبربر و جان اسلاتری بهترین لهجه های بوستون خود را برای به تصویر کشیدن این تیم در برنده اسکار بهترین تصویر در سال 2015 اهدا نمی کنند.


پخش رایگان در Tubi و Vudu. برای اجاره در آمازون و iTunes در دسترس است.


چنین فیلمهای عالی از رمان ها ، نمایشنامه ها و داستان های برنده پولیتزر بیرون آمده اند که باید آرزوهای بالایی برای The Goldfinch به همان خوبی انجام شود.