دانلود کتاب علمی تخیلی

معرفی سایت های دانلود کتاب علمی تخیلی

دانلود کتاب علمی تخیلی

معرفی سایت های دانلود کتاب علمی تخیلی

نوشتن "جولیت یک نفس می کشد" یادآور گابی ریورا برای "دوباره عاشق جهان شد

Juliet Takes A Breath کتابی است که همیشه شما را در زمان مناسب پیدا می کند. رمان اولین جوان بزرگسالان گبی ریورا داستانی خیره‌کننده در مورد سن نوجوان جولیت میلاگورس پالانته است که به تازگی در آستانه سفر متقاطع خود به پورتلند ، اورگان برای کارآموزی با والدین محافظه‌کار پورتوریکا خود آمده است. نویسنده تحسین شده فمینیستی ، هارلو بریزبن. در طول یک تابستان ، جولیت می تواند چیزهای زیادی راجع به فمینیسم ، نژادپرستی ، ملکی بودن و عشق بفهمد - عشق رمانتیک ، عشق به خانواده ، عشق به جامعه و عشق به خود.


گبی ریورا در مصاحبه زیر به "بوستل" می گوید: "نوشتن جولیت به من یادآوری می کند که دوباره عاشق جهان باشم ، همه در مورد یک کتاب صحبت کنم و بگذارم عاشق انسانهای آرام باشم ، که فمینیسم می تواند نرم و آزاد باشد." "مانند ، چه هدیه ای ، می دانید؟"


این کتاب که ابتدا در سال 2016 توسط Riverdale Avenue Books منتشر شد ، اکنون توسط Penguin Random House در یک گالینگور زرد پر جنب و جوش در جهان دوباره معرفی شده است. در سال 2017 ، من جولیت تاک A Breath را به عنوان انتخاب افتتاحیه باشگاه کتاب زنان آمریکایی (اکنون ، باشگاه کتاب بوستل) نامگذاری کردم) ، از آنجا که می دانستم روایت پرشور و دلپذیر جولیت ، آن را به خوانندگان مورد علاقه فوری تبدیل می کند. من درست می گفتم ، و بسیاری از سطرهای این کتاب بر روی قلب من حک شده است: "شما با افرادی دیدار خواهید کرد که عاشق آنها هستید که دائماً دوست دارند. شما یاد می گیرید که چگونه از گل رزهای جنگلی علفهای هرز را جدا کنید. شما می دانید چه گروه هایی از مردم باید از آنها دور بمانند زیرا آنها فضایی امن برای قلب شما نیستند. شما یاد خواهید گرفت که چه موقع باید خطای انسانی را ببخشید و چه موقع باید بی روح را از روح خود پاک کنید. "


اگرچه هر خواننده ای با روحیه ژولیت و قلب بزرگ و زیبا روبرو خواهد شد ، اما این کتابی است که برای مخاطبان خاص نوشته شده است: بچه های عجیب و غریب رنگ.


ریورا به بوستل می گوید: "من این کتاب را برای همه بچه های عجیب و غریب رنگ و به ویژه بچه های چاق و پرچم پورتوریکایی نوشتم ، زیرا آنها مستحق تمام عشق ، محافظت ، احترام و شادی تند و زننده در تمام دنیا هستند."


در مصاحبه ، نویسنده گبی ریورا درمورد فمینیسم ، عشق کوئین و بتهای خلاقانه با من صحبت می کند:




بوستل: این کتاب در ابتدا در سال 2016 منتشر شد. چگونه احساس می کرد فرصتی دیگر به جولیت برای پیدا کردن مخاطبانش می دهد؟


گبی ریورا: وحشی است. من این کتاب را در آپارتمان زیرزمین مادر نوشتم. مطمئن نبودم که چه کسی اتفاق می افتد ، اگر کسی تا به حال آن را بخواند. تمام چیزی که می دانستم این بود که باید تمام کنم. و به او نگاه کنید - جولیت بال دارد. او از هر چیزی که حتی تصورش را می کردم بالا رفته است و فراتر از این است که این بخشی از آن است.


من با جولیت ، هارلو ، ماکسین ، آوا ، مادر جولیت ، ماریانا و کیرا ، داغترین کتابخانه سوار بر موتور سیکلت برای قسمت های بهتر یک دهه ، نشسته ام. و وقتی زمان آن بود که نگاهی دیگر به کتاب بیندازم و ویرایش های جدیدی انجام دهم ، اصلاً نمی خواستم خیلی تغییر دهم. مثل اینکه ناقص باشد کتاب درست است. شخصیت ها همیشه ناقص هستند. مثل اینکه من نمی خواهم با آنچه در مورد کتاب واقعی است ، آشفتگی کنید: صدای جولیت ، سؤالات او ، گزینه های او.


پالانته - نام خانوادگی جولیت - در فرهنگ پورتوریکو یک کلمه است ، فریاد تکان دهنده: Pa'lante. چرا آن را به عنوان نام جولیت انتخاب کردید؟


پالانته ژولیت را انتخاب کرد. همانطور که در مورد نام او در خواب دیدم ، با Pa'lante همیشه به عنوان نام خانوادگی. این کلمه دقیقاً همانطور است که شما فریاد اعتراضی را بیان کردید و من می خواستم همه دنیا در اطراف جولیت تجمع کنند.


همچنین Pa'lante نام خانوادگی نیست ، بنابراین من می دانستم که این یک چیز فوق العاده برای ژولیت به عنوان یک شخصیت است ، می دانید؟ چطور می توانید آن نام را فراموش کنید؟ جولیت Milagros Palante.


این رمان چنین آغازگر شگفت انگیز فمینیستی است. آیا هدفمند ساختن آن متنوع ، نه تنها از نظر فرهنگ و نژاد بلکه از نظر اندازه بدن و جنسیت آن بود؟ در هنگام نوشتن جولیت در مورد فمینیسم خود چه چیزی آموختید؟


من در برنز شمالی بزرگ شدم. محله من بسیار متنوع بود. پورتوریکان ، جامیانی ها ، کره ای ها ، ایتالیایی ها ، دومینیکن ها ، مردمی از سرخپوستان غربی مانند محله من همه را داشتند . و انواع بدن در اطراف من وجود داشت. و من هیچ وقت نمی دانستم که چرا رسانه ها اینقدر دختران لاغر سفید پوست وسواس داشتند. مثل آب میوه کجاست؟ ضخیم؟ انرژی زیبا و زیبا ، نگرش؟ مثل من به دختران رنگی از برونکس هدیه کنید. داستانهایی را به من بدهید که آنها در آنجا می روند ماجراجویی می کنند ، جهان را می گیرند و عاشق یکدیگر می شوند.


در Juliet Takes A Breath ، بسیاری از این عشق و گزاف گویی از همین جا آمده است. جولیت همیشه عاشق خودش بود و کمی خودآگاه اما عمدتاً عاشق.


نوشتن جولیت به من یادآوری می کند که دوباره عاشق جهان باشم ، همه در مورد یک کتاب صحبت کنم و به خودم اجازه دهم با انسانهای آرام عاشق شوم ، که فمینیسم می تواند نرم و رایگان باشد. مانند ، چه هدیه ای ، می دانید؟


این کتاب در مراحل مختلف فرایند یادگیری فمینیستی افراد زیادی را به خود اختصاص می دهد. البته جولیت با سفری در فمینیسم خودش ، مانند مادر هارلو و مادر جولیت نیز می گذرد. چرا برای همه افراد بخش های مختلف فرایند یادگیری برای شما مهم بود؟


من می خواهم بچه های عجیب و غریب از رنگ فقط به خودشان بیایند که بدانند خوب است که همه چیز را نمی دانند. شما می توانید و باید با یک تن سؤال وارد شوید ، برخی از آنها به خودی خود تحقیق می کنید و برخی دیگر به کل جامعه نیاز دارید تا بتوانید در این زمینه کمک کنید. و افراد دیگری نیز وجود دارند که سالهای متفاوتی و نورانی پیش رو دارند ، که قبلاً زبان و اخلاق مورد نیاز خود را پرورش داده اند تا بتوانند با ضد سیاهی ، برتری سفید و همو هراسی دست و پنجه نرم کنند.


من می خواستم به آنها نیز عشق بورزم و مدل هایی را نشان دهم که چگونه همه ما با احترام و مراقبت از یکدیگر به یکدیگر کمک کنیم. اکنون ، این یک پاس برای افرادی نیست که تمام امتیاز را دارند و از انجام هر کار خودداری می کنند. شما لازم نیست که تمام احساسات خود را بر روی افراد بومی سیاه رنگ بکشید تا گناه خود را برطرف و تسکین دهید ، این این نیست. جولیت کار خودش را انجام می دهد. او سؤالات خودش را می پرسد و برای خودش می جنگد.


فمینیسم سفید هارلو به پایان رسید که جولیتا واقعاً آزار دهنده است. به نظر شما خوانندگان چه ویژگی شخصیت هارلو را از خود دور می کنند ، و تلاش شما برای نوشتن او چیست؟


با هارلو ، من واقعاً دوست داشتم نشان دهم که چگونه می توان از آن سو رفت و آمد در سفیدپوستان را که به طور کلی سرحال و سرگرم کننده و الهام بخش هستند و هنوز در گرفتار نژادپرستانه خود گرفتار شده اند نشان داد. و این چه قدر ضرر دارد و چقدر معتبر است که توجهات آنها را زیر سؤال برده و برای خود بچسبید. ممکن است برخی اوقات جولیت طول بکشد ، اما او اعتماد کافی به دست آورد تا هارلو را تحت فشار قرار دهد و عذرخواهی کند.


تعداد زیادی از بچه ها از نظر رنگی مراقبت از افراد سفید پوست هستند که هیچ تجربه ای در مراقبت از مردم ، احترام و عشق ورزیدن به افراد رنگ ندارند ، چه رسد به تلاش برای "آموزش ما". و بچه های ما ممکن است احساس نکنند که آنها نماینده ای برای ایستادن در مقابل خود دارند و از طریق رابطه هارلو و جولیت ، می خواستم تصدیق کنم که درد و آن درد ، هر چقدر هم که بزرگ و کوچک باشد ، مال شماست و حق داری برای پایان دادن به آن


همچنین ، دستگاه های تناسلی با جنسیت برابر نیستند و تمام فمینیست هایی مانند هارلو که سعی می کنند آن روایت را لزوم بررسی و نقد کنند ، درست مانند آوا به کارهای هارلو. او آن را برای تمام ضد ذاتی ضد سیاهی و ترانسفوبیا کشف می کند. بنابراین هارلو برای من لحظه ای است که زنان سفید پوست توجه جدی داشته باشند. ما شما را می بینیم بهتر عمل کن زیرا ما روی خودمان کار می کنیم.


این داستان در مورد عشق بسیار زیاد است - عشق به خانواده ، عشق به خود و عشق عاشقانه. برخی از مهمترین دروس عشق که می خواهید جولیت - و خواننده - را بفهمید چیست؟


من یک لوربیبی هستم من می خواهم همه احساس عشق کنند ، عشق بورزند و بدانند که آنها شایسته عشق هستند. مانند ، شما در حال خواندن این: شما شایسته عشق فوق العاده ، فراوان هستید.


والدین: بدون قید و شرط فرزندان خود را دوست داشته باشید. بچه های خود را همانطور که هستند دوست داشته باشید. لطفا. این واقعاً تمام کاری است که شما باید انجام دهید.


همچنین عشق سرگرم کننده است. این کوکی ها در پله های کتابخانه با کمترین عزیزم که تا به حال ملاقات کرده اید. عشق در حال ساختن هنر با خون دوره ای شما در وسط جنگل با دسته ای از کوچه ها است و همه اینها را در اینستاگرام خود قرار می دهد. عشق در حال خواندن گلوریا آنزالدوا توسط خودتان در آشپزخانه است. در حال نوشتن نامه ای به T youra شما در فلوریدا است. عشق بسیاری از لحظات الاغ ساده و باورنکردنی و خیره کننده است. در ژولیت ، من می خواستم مجموعه ای از آن لحظه ها را جمع کنم و بگویم اینجا نگاه کن این یکی از راه هایی است که عاشقانه آرام باشید و خود را کاملاً به آن بسپارید.


ژولیت بسیاری از نمادهای خود را در طول کتاب ذکر کرده است - سلنا ، ملکه لطیفه و دیگران. چه کسانی از نمادهای شما هستند و چگونه آنها از زندگی خلاقانه شما الهام گرفته اند؟


ماریا هینووسا کلیسا براون داگلاس ارجمند. Shonda Rhimes. ریتا مورنو پسر عموی من گلوریا. مادرم. عدالت سونیا سوتومایور. سیلویا ریورا. چارلی پنا مانند این لیست برای همیشه ادامه می یابد ، جاودانه است. این افراد هستند که مرا ارتقا می بخشند ، به من یادآوری می کنم که سزاوار این هستم که در اینجا باشم و مجبور نیستم کسی را گول بزنم. من می توانم به همان اندازه که دوست دارم سخت دوست داشته باشم ، هر کس که می خواهم و تک تک داستان هایی را که باعث می شود احساس زنده بودن کنم بنویسم.


چه کسی این کتاب را برای شما نوشت ، و چه امید دارید که آنها از خواندن آن فاصله بگیرند؟


من این کتاب را برای همه بچه های عجیب و غریب رنگ ، به ویژه بچه های چاق و چرمی پورتوریکو نوشتم ، زیرا آنها در تمام دنیا مستحق تمام عشق ، محافظت ، احترام و شادمانی هستند. من می خواهم که آنها بدانند که حق دارند همه چیز را زیر سؤال ببرند و خودشان را به هر حال که می خواهند بازسازی کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد